«گریه» مظهر شدیدترین حالات احساسى انسان است، و علتها و انگیزههاى مختلفى دارد كه هر یك از آنها نشاندهنده حالتى خاص است. در روایات، بعضى از انواع گریه تحسین شده و از صفات پسندیده بندگان پاكدل خداوند به حساب آمده است، و بعضى از انواع گریه مذموم شمرده شده است.
گریه، از حالات و انفعالات انسانى است كه با مقدمهاى از اندوه و ناراحتى روانى به طور طبیعى به ظهور مىرسد، و گاه ممكن است انگیزهاش هیجانات تند روانى باشد. مثل شوق و ذوقى كه از دیدار محبوب پس از زمانى طولانى ناشى مىشود. همچنین گاهى هم گریه كردن حاكى از عقاید مذهبى انسان است با این توصیف، از آنجایى كه گریه عملى طبیعى و اى بسا غیر ارادى است؛ لذا نمىشود مورد امر و نهى و حسن و قبح قرار گیرد، بلكه آنچه كه مورد حسن و قبح است، مقدمات و انگیزههاى گریه مىباشد. چنانكه گفتهاند: «تو آنى كه در بند آنى.»
در اینجا براى این كه بدانیم گریه بر سیدالشهدا علیه السلام چگونه گریهاى است و چه تأثیرات و بركاتى مىتواند داشته باشد، بهتر آن است كه اشارهاى به انواع گریه كنیم تا بعد از آن، نوع گریه بر آن حضرت برایمان معلوم گردد.
1- گریه طفولیت: زندگى انسان با گریه شروع مىشود كه همان گریه، نشانه سلامت و تندرستى نوزاد است، و در واقع گریه در آن زمان، زبان طفل است .
2- گریه شوق: مانند گریه مادرى كه از دیدن فرزند گمشده خویش پس از چندین سال سرداده مىشود . و این گریهاى است كه از روى هیجان و احیاناً جهت سرور و شادى به انسان دست مىدهد.
3- گریه عاطفى و محبت: محبت از عواطف اصیل انسانى است كه با گریه انس دیرینه دارد. مثلاً محبت حقیقى به خداوند حسن آفرین است و براى قرب به او باید اشك محبت ریخت.
4- گریه معرفت و خشیت: انجام عبادات خالصانه و تفكر در عظمت آفرینش و كبریایى خداوند، و همچنین اهمیت تكالیف و مسئولیتهاى انسانى باعث مىگردد كه نوع خاصى از خوف، در درون انسان ایجاد شود و این خوف، خوفى است كه از روى معرفت به خداوند و تهذیب نفس به دست مىآید كه «خشیت» نامیده مىشود.
5- گریه ندامت: از عوامل اندوهزدایى كه منجر به گریه مى گردد، محاسبه نفس و حسابرسى شخصى است، و همین حسابرسى باعث مىشود كه انسان به گذشته خود فكر كند و با حسابرسى، جبران كوتاهى و خطاها را بكند و اشك حسرت و ندامت از چشمانش جارى نماید، این گریه، نتیجه توبه و بازگشت به خداست.
اشك میغلتد به مژگانم به جرم رو سیاهى اى پناه بى پناهان، مو سپید روسیاهم
روز و شب از دیدگان اشك پشیمانى فشانم تا بشویم شاید از اشك پشیمانى گناهم
6- گریه پیوند با هدف:گاهى قطرههاى اشك انسان، پیام آور هدفهاست. گریه بر شهید از این نوع گریه است. گریه بر شهید خوى حماسه را در انسان زنده مىكند و گریستن بر سیدالشهدا علیه السلام خوى حسینى را در انسان احیا مىكند، و خوى حسینى چنان است كه نه ستم مىكند و نه ستم مىپذیرد. آن كسى كه با شنیدن حادثه كربلا قطره اشكى از درون دل بیرون مىفرستد، صادقانه این پیوند با هدف والاى سیدالشهدا علیه السلام را بیان مىكند.
7- گریه ذلت و شكست:گریه افراد ضعیف و ناتوانى كه از رسیدن به اهداف خود ماندهاند و روح و شهامتى براى پیشرفت در خود نمىبینند.
با ذكر این مطلب، حال باید بررسى كرد كه گریه بر حسین علیه السلام از چه نوع گریه است. هر كس با اندك توجهى خواهد دانست كه گریه بر حسین علیه السلام گریه محبت است، آن محبتى كه در دلهاى عاشقانش به ثبت رسیده است. گریه بر او، گریه شوق است، زیرا قسمت زیادى از حماسههاى كربلا، شوق آفرین و شورانگیز است و به دنبال آن سیلاب اشك شوق به خاطر آن همه رشادت، فداكارى، شجاعت و سخنرانیهاى آتشین مردان و زنان به ظاهر اسیر، از دیدگان شنونده سرازیر مىگردد و نیز گریه معرفت و پیوند با هدف متعالى و انسان ساز او است؛ و به تعبیر امام خمینى(ره) گریه سیاسى است كه فرمود: «ما ملت گریه سیاسى هستیم، ما ملتى هستیم كه با همین اشكها، سیل جریان مىدهیم و سدهایى را كه در مقابل اسلام ایستاده است خرد مىكنیم.»
هزار سال فزون شد ز وقعه عاشورا ولى ز تعزیه هر روز، روز عاشوراست
هیهات كه گریه بر حسین علیه السلام گریه ذلت و شكست باشد، بلكه گریه پیوند با سرچشمه عزت است، گریه امت نیست، كه گویا است، گریه سرد كننده نیست، كه حرارت بخش است، گریه بزدلان نیست، كه گریه شجاعان است، گریه یأس و ناامیدى نیست كه گریه امید است، و بالاخره گریه معرفت است و گریه معرفت در عزاى حسین علیه السلام از انحراف و تحریف در قیام آن حضرت جلوگیرى مىكند و شاید به همین جهت باشد كه در فضیلت گریه بر سیدالشهدا علیه السلام روایات متعددى وارد شده است. از آن جمله، روایتى است كه امام صادق علیه السلام فرمود: «گریه و بىتابى در هر مصیبت براى بنده مكروه است، مگر گریه بر حسین بن على علیه السلام كه اجر و ثواب نیز دارد.»(1)
گریه و عزادارى براى سیدالشهدا علیه السلام داراى آثار و بركات مهمى است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
حفظ رمز نهضت حسینى
از ارزندهترین آثار و بركات مجالس عزادارى و گریه بر ابى عبدالله حسین علیه السلام حفظ رمز نهضت حسینى است.
به راستى؛ چرا در دوران منحوس سلاطین و پادشاهان جور از برپایى مجالس عزاى اهلبیت علیهم السلام به خصوص سالار شهیدان جلوگیرى مىشد؟ آیا نه این است كه عزاى حسینى و امامان شیعه، سبب مىشود كه سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى، مردم را از ظلمهاى حكومتها آگاهى دهند و انگیزه قیام آن حضرت كه امر به معروف و نهى از منكر است به اطلاع مردم برسد؟
آرى، اینگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههایى است كه به بهترین روش و زیباترین اسلوب مردم را به سوى دین خوانده و عواطف را آماده مىكند و جاهلان و بىخبران را از خواب سنگین غفلت بیدار مىسازد و نیز در این مجالس است كه مردم، دیانت را همراه با سیاست، از مكتب حسین بن على علیه السلام مىآموزند.
گریه بر سیدالشهدا علیه السلام و تشكیل مجالس عزاى حسینى نه تنها اساس مكتب را حفظ مىكند، بلكه باعث مىگردد شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینى شدن رشد و پرورش یابند.
كدام اجتماعى است كه در عالم چنین اثرى را از خود بروز داده باشد؟ كدام حادثهاى است مانند حادثه جانسوز كربلا كه از دوره وقوع تاكنون و بعدها بدینسان اثر خود را در جامعه بشریت گذارده، و روز به روز دامنه آن وسیعتر و پیروى و تبعیت از آن بیشتر گردد؟ از این رو باید گفت كه در حقیقت مراسم عزادارى حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس امام حسین علیه السلام و در نتیجه حافظ اسلام و ضامن بقاى آن است .
تشكیل مجالس عزادارى حسین، نه تنها اساس مكتب را حفظ كرده و مىكند بلكه به علاوه سبب آن گردید كه شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینى شدن رشد و پرورش یابند.
«موریس دوكبرى» مىنویسد: «اگر مورخین ما، حقیقت این روز را مىدانستند و درك مىكردند كه عاشورا چه روزى است، این عزادارى را مجنونانه نمىپنداشتند. زیرا پیروان حسین به واسطه عزادارى حسین مىدانند كه پستى و زیر دستى و استعمار را نباید قبول كنند. زیرا شعار پیشرو و آقاى آنان تن به زیر بار ظلم و ستم ندادن است.
قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسین نشان مىدهد كه چه نكات دقیق و حیات بخشى مطرح مىشود، در مجالس عزادارى حسین گفته مىشود كه حسین علیه السلام براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویى یزید نرفت؛ پس بیایید، ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیر دستى استعمار گرایان خلاصى یابیم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجیح دهیم...»(2)
ازدیاد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت
سوزى كه از دل سوخته عاشقان سیدالشهدا علیه السلام به چشم سرایت كرده و از مجارى دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد مىشود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگى به خاندان وحى و رسالت را مىرساند و این عمل اثرى مخصوص در ابقاى مودت و ازدیاد محبت دارد.
گریه بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام از مواردى است كه هیچ انسانى از فرط دلسوزى و انقلاب، طاقت بردبارى و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و این گریه و بیقرارى، علاوه بر ازدیاد محبت و مهر و مودت، موجب كثرت تنفر و بیزارى از دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران این خانواده از دشمنان ایشان مىگردد.
گریه با آگاهى و معرفت بر امام حسین علیه السلام، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و این تبرى از آثار برجسته گریه بر امام حسین علیه السلام است زیرا مردم به ویژه افرادى كه داراى شخصیت هستند از گریه كردن در برابر حوادث تا سر حد امكان امتناع مىورزند، و تا شعله درونى آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گریه كردن مخصوصاً در برابر چشم دیگران نیستند، این گریه و عزادارى ابراز كمال تنفر در برابر تعدى و تجاوز و ستمگرى و پایمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تكیه زدن بر مسند حكومت آنان مىباشد.
آشنایى با حقیقت دین و نشر آن
یكى دیگر از آثار و بركات مجالس عزادارى سیدالشهدا علیه السلام این است كه مردم در سایه مراسم عزادارى به حقیقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبلیغات وسیع و گستردهاى كه همراه با این مراسم انجام مىگیرد، آگاهى توده مردم بیشتر شده و ارتباطشان با دین حنیف محكمتر و قویتر مىگردد. چه این كه قرآن و عترت دو وزنه نفیسى هستند كه هرگز از یكدیگر جدا نمىشوند و این آگاهى در اقامه ماتم و مراسم سوگوارى عترت رسول اكرم صلی الله علیه و آله به خصوص امام حسین علیه السلام به آحاد مردم داده خواهد شد.
آمرزش گناهان
ریان بن شبیب از امام رضا علیه السلام روایت كرده كه فرمود: «اى پسر شبیب، اگر بر حسین علیه السلام گریه كنى تا آن كه اشك چشمت بر صورتت جارى شود، خداوند گناهان كوچك و بزرگ، و كم یا زیاد تو را مىآمرزد.»(3)
و نیز فرمود: «گریه كنندگان باید بر كسى همچون حسین علیه السلام گریه كنند، زیرا گریستن براى او گناهان بزرگ را فرو مىریزد.»(4)
سكونت در بهشت
امام باقر علیه السلام فرمود: «هر مؤمنى كه در سوگ حسین علیه السلام اشك دیده ریزد، به حدى كه بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را سالیان سال در غرفههاى بهشت مسكن مى دهد.»(5)
و نیز امام صادق علیه السلام فرمود: «هر كس درباره حسین علیه السلام شعرى بخواند و گریه نماید و یك نفر را بگریاند، بهشت براى هر دوى آنها نوشته مىشود. كسى كه حسین علیه السلام نزد او ذكر شود و از چشمش به مقدار بال مگسى اشك آید، اجر او نزد خداست و براى او جز به بهشت راضى نخواهد شد.»(6)
و نیز فرمود: «هر كس كه در عزاى حسین علیه السلام بگرید یا دیگرى را بگریاند و یا آن كه خود را به حالت گریه و عزا درآورد، بهشت بر او واجب مىشود.»(7)
شفا یافتن
یكى دیگر از آثار و بركات مجالس عزادارى حضرت سیدالشهدا علیه السلام شفا گرفتن است. به طورى كه بارها دیدهایم و شنیدهایم كه بعضى از عزاداران و گریه كنندگان بر حسین علیه السلام شفا گرفتهاند.
نقل است كه مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیة الله العظمى بروجردى در سن نود سالگى داراى چشمانى سالم بودند كه بدون عینك خطوط ریز را هم مىخواندند و مىفرمودند: این نعمت را مرهون وجود مبارك حضرت ابى عبدالله الحسین علیه السلام هستم: و قضیه را چنین نقل مى فرمودند:
در یكى از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجیبى مبتلا شدم كه بسیار مرا نگران ساخته بود. معالجه پزشكان فایدهاى نكرد و درد چشم هر روز بیشتر و ناراحتى من افزونتر مىگردید، تا این كه ایام محرم شد. در ایام محرم آیة الله فقید، دهه اول را روضه داشتند و دستههاى مختلف هم در این عزادارى شركت مىكردند. یكى از دستههایى كه روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هیئت گِلگیرها» است كه نوعاً سادات و اهل علم و محترمین هستند، در حالى كه هر یك حوله سفیدى به كمر بستهاند، سر و سینه خود را گل آلود كرده و به طور بسیار رقت بار و مهیج و در عین حال با سوز و گداز فراوان و ذكرى جانسوز آن روز را تا ظهر عزادارى مىكنند. آقا فرمودند:
«هنگامى كه این دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود این هیئت هیجان عجیبى به خود گرفته بود من هم در گوشهاى نشسته و آهسته آهسته اشك مىریختم و در این بین هم مقدارى گِل از روى پاى یكى از همین افراد گلگیر برداشته و بر روى چشمهاى ملتهب و ناراحتم كشیدم، و به بركت همین توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه بر این كه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بینایى كامل برخوردارم، و به بركت حضرت امام حسین علیه السلام احتیاج به عینك هم ندارم.» با این كه همه قواى جسمانى ایشان تحلیل رفته بود با این وجود تا آخرین ساعات زندگانى از بینایى كامل برخوردار بودند.
گریه كننده بر حسین، در قیامت گریان نیست
رسول اكرم صلی الله علیه و آله به فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمود: «هر چشمى در روز قیامت گریان است مگر چشمى كه براى مصائب حسین علیه السلام گریه كرده باشد، چنین كسى در قیامت خندان و شادان به نعمتهاى بهشتى است.»(8)
آن روز دیدهها همه گریان شود ز هول جز چشم گریه كرده به سوگ و عزاى او
امان از سكرات موت و آتش دوزخ
مسمع گوید: حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: آیا متذكر مىشوى با حسین چه كردند؟ عرض كردم: آرى، فرمود: آیا جزع و گریه مىكنى؟ گفتم: آرى، به خدا سوگند گریه مىكنم و آثار غم و اندوه در صورتم ظاهر مىشود حضرت فرمود: «خدا اشك چشمت را رحمت كند. آگاه باش كه تو از آن اشخاصى هستى كه از اهل جزع براى ما شمرده مىشوند، به شادى ما شاد و به حزن ما محزون و اندوهناك مىگردند. آگاه باش كه به زودى هنگام مرگ، پدرانم را بر بالین خود حاضر مىبینى، در حالى كه به تو توجه كرده و ملكالموت را درباره تو بشارت مىدهند، و خواهى دید كه ملك الموت در آن هنگام از هر مادر مهربان به فرزندش، مهربانتر است.» سپس فرمود: «كسى كه بر ما اهلبیت به خاطر رحمت و مصائب وارده بر ما گریه كند، رحمت خدا شامل او مىشود قبل از این كه اشكى از چشمش خارج گردد؛ پس زمانى كه اشك چشمش بر صورت جارى شود اگر قطرهاى از آن در جهنم بریزد، حرارت آن را خاموش كند، و هیچ چشمى نیست كه گریه كند بر ما مگر آن كه با نظر كردن به كوثر و سیراب شدن با دوستان، خوشوقت مىگردد.»(9)
با توجه به این روایت شریف باید گفت: جایى كه آتش جهنم كه قابل مقایسه با آتش دنیا نیست و به وسیله گریه بر حسین علیه السلام خاموش و برد و سلام گردد، پس اگر در موردى، آتش ضعیف دنیا عزادار حسینى را نسوزاند جاى تعجب نیست .
واقعهای عجیب
سید جلیل مرحوم دكتر اسماعیل مجاب(داندانساز) عجایبى از ایام مجاورت در هندوستان كه مشاهده كرده بود نقل مىكرد، از آن جمله مىگفت: عدهاى از بازرگانان هندو (بت پرست) به حضرت سیدالشهدا علیهالسلام معتقد و علاقهمندند و براى بركت مالشان با آن حضرت شركت مىكنند، یعنى در سال مقدارى از سود خود را در راه آن حضرت صرف مىكنند. بعضى از آنها روز عاشورا به وسیله شیعیان، شربت و پالوده و بستنى درست كرده و خود به حال عزا ایستاده و به عزاداران مىدهند، و بعضى آن مبلغى كه راجع به آن حضرت است را به شیعیان مىدهند تا در مراكز عزادارى صرف نمایند.
یكى از آنان را عادت چنین بود كه همراه سینه زنها حركت مىكرد و با آنها به سینه زدن مشغول مىشد. وقتى از دنیا رفت، بنا به مرسوم مذهبى خودشان، بدنش را با آتش سوزانیدند تا تمام بدنش خاكستر شد جز دست راست و قطعهاى از سینهاش كه آتش، آن دو عضو را نسوزانیده بود.
بستگان آن دو عضو را آوردند نزد قبرستان شیعیان و گفتند: «این دو عضو راجع به حسین شماست.»(10)
تأثیر شعر سرودن در عزاى حسینى
امام صادق علیه السلام فرمود: «كسى نیست كه براى حسین علیه السلام شعرى بسراید و گریه كند یا بگریاند مگر این كه خداوند بهشت را بر او واجب كرده و گناهانش را مىآمرزد.»(11)
پىنوشتها:
1- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 10 ص 393
2- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 44 ص 284
3- منتخب كامل الزیارات، ابن قولویه، ص 165
4- منتخب كامل الزیارات، ابن قولویه، ص 168
5- جلاء العیون، علامه مجلسى، ص 462
6- بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 44 ص 293
7- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 10 ص 397
8- داستانهاى شگفت، آیت الله شهید دستغیب، ص 9
9- اختیار معرفة الرجال، شیخ طوسى، 89
10- خلاصه اى از مقاله عاشورا، نوشته جواد محدثى .
منبع:كتاب آثار و بركات سیدالشهدا، علیرضا رجالى تهرانى.
منبع:بیتوته
یا حسین
موضوعات مرتبط: محرم ، ،
برچسبها: آثار , و , بركات , عزادارى , و , گریه , بر , سید , الشهدا , علیه , السلام ,